Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری آریا-رئیس مجلس ضمن گرامیداشت سالروز فتح و آزادسازی پرافتخار خرمشهر، به تحریم بسیج دانشجویی کشور از سوی اتحادیه‌ی اروپا اشاره کرد و گفت: این تحریم برآمده از کینه‌ی استعمارگران از این نهاد ریشه‌دار است.
به گزارش خبرگزاری آریا، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی امروز ( سه‌شنبه، دوم خرداد ماه ) در نطق پیش از دستور، گفت: پیشاپیش سالروز فتح و آزادسازی پرافتخار خرمشهر در عملیات بیت‌المقدس و روز مقاومت، ایثار و پیروزی را گرامی می‌دارم و به ارواح مطهر فرماندهان قهرمان عملیات آزادسازی خرمشهر همچون شهید حسن باقری، حاج احمد متوسلیان، شهید مجید بقایی، شهید احمد کاظمی، شهید مهدی زین الدین، شهید حسین خرازی، شهید صیاد شیرازی، شهید حاج قاسم سلیمانی و سایر مَردان بزرگی که اجازه ندادند ننگ از دست‌دادن خاک پاک ایران همچون حکومت‌های بی‌لیاقت گذشته بر پیشانی ما بنشیند، درود می‌فرستم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بی‌شک رشادت آنها در تاریخ ایران ماندگار خواهد شد
رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: تحریم بسیج دانشجویی کشور از سوی اتحادیه‌ی اروپا برآمده از کینه‌ی استعمارگران از این نهاد ریشه‌دار است؛ بسیج دانشجویی شجاعانه در حساس‌ترین لحظات از آرمان‌های انقلاب اسلامی دفاع کرده است و با برپایی هزاران اردوی جهادی در سراسر کشور همواره در خدمت محرومان بوده است.
وی در ادامه اظهار کرد: این سیاستمداران اروپایی، فرزندان رشید خمینی کبیر را نشناخته اند؛ سربازان خمینی کبیر با آن وطن‌فروشانی که مواضعشان تابع اخم و لبخند چند سیاستمدار اروپایی است، هیچ شباهتی ندارند. اینان بر سر عقیده‌ی خود جان داده‌اند و این تحریم‌های نمادین نه تنها تاثیری بر اراده‌ی آنها ندارد بلکه آنها را مصمم تر می‌کند.
آقای قالیباف، همچنین پیشاپیش فرا رسیدن روز مقاومت و پایداری و روز شهر مقاوم و پرافتخار دزفول را گرامی‌ داشت.

منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: مجلس قالیباف بسیج دانشجویی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۱۰۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)

 این هیولاماهی وحشتناک بود، طول آن حداقل ۴ یا شاید ۵ متر بود. سر بزرگ آن بسته به اینکه از چه کسی و در چه زمانی می‌پرسیدید، شکلی شبیه پلنگ، سگ یا سمور داشت. این حیوان از دم قوی و پهن خود برای عبور از جریان رودخانه‌های شرق آفریقا استفاده می‌کرد.

به گزارش فرادید، برخی گزارش کرده بودند که عاجش مثل عاج یک شیر دریایی سفید و بلند و فلس‌هایش مانند یک آرمادیلو نفوذناپذیر بود. پاهایش به بزرگی یک اسب آبی بود. بله تعجب نکنید این ماهی چهارپا داشت، اما چنگال‌هایش به تیزی چنگال‌های تی‌رکس بود! جان آلفرد جردن درباره پاهای این جانور می‌گوید: «همان ثانیه‌ای که روی دمش ایستاد، به قدری ترسیده بودم که نتوانستم به پاهای او دقت کنم.»

جردن در چادر نشسته بود و پیپ می‌کشید، در حالی که طوفان تابستانی در مستعمرات بریتانیا در شرق آفریقا کولاک می‌کرد. اوایل سال ۱۹۰۹ او این جانور قدیمی مخوف را توصیف کرده بود؛ جانوری که به گفته خودش آن را یک یا شاید چند سال قبل، حین شنا کردن وسط انشعابی که دریاچه ویکتوریا را تغذیه می‌کرد، دیده بود.

اینطور به نظر می‌رسید که جردن، شکارچی معروف حیوانات بزرگ بریتانیایی و شکارچی بدنام عاج، مشغول آب و تاب دادن به داستانی برای میزبانش، اِدگار بیچِر برانسون، شکارچی آمریکایی است. اما برانسون از کارکنان جردن پرس و جو کرد و فهمید گزارش‌های آن‌ها متفاوت است. او گزارش داد برخی از مردم بومی سواحل شمالی دریاچه ویکتوریا این هیولاماهی را «دینگونِک» می‌نامند. 

جردن تنها مسافر سفیدپوستی نبود که از مواجهه با دینگونک خبر می‌داد. سال ۱۹۰۰، کلِمِنت هیل، ناظر بریتانیایی تحت‌الحمایه آفریقا، سوار یک کشتی بخار در آب‌های شمال شرقی دریاچه ویکتوریا بود که چیزی با سر و گردن از اعماق دریا بیرون آمد و سعی کرد یک ملوان را از سینه کشتی بیرون بکشد.

یکی از نویسندگانی که داستان را پس از مرگ هیل بازگو کرده، خاطرنشان میکند: «او کاملاً مطمئن بود این جانور تمساح نیست.» این گزارش به داستان‌های افراد دیگر از مواجهه‌شان با این هیولاماهی، به افسانه‌های رو به رشد دینگونک در دهه ۱۹۱۰ اضافه شد. 

گفته می‌شود دینگونک‌ها در انشعابات دریاچه ویکتوریا زندگی می‌کنند، مانند رود ویکتوریا نیل، نزدیک جینگا، اوگاندا که در تصویر می‌بینید

این لحظه‌ای بود که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که در آفریقا هر چیزی ممکن است پیدا شود، مهم نیست چقدر ترسناک یا خارق العاده! این خاک فقط زیستگاه فیل‌ها و اسب‌های آبی نبود، بلکه محل زندگی فیل‌ها و اسب‌های آبی کوتوله نیز بود که اکنون در باغ وحش‌های لندن و نیویورک به نمایش گذاشته شده‌اند. برای ذهن استعماری کاملاً منطقی بود که هنوز در اعماق آفریقا چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد. 

سال ۱۹۱۷، جردن درباره رویارویی با یک دینگونک نوشت: «مقابل من یک هیولای کاملاً ناشناخته وجود داشت که من نخستین نفری بودم که باید آن را ضبط می‌کرد.» او همان رویکرد را به آن موجود داشت که اکثر کاشفان سفیدپوست در کل قاره آفریقا دارند: هیجان مالکیت بر او چیره شد. او تفنگش را بلند کرد و به دینگونک درست پشت گوش پلنگی اش شلیک کرد. به نظر می‌رسد تمام داستان‌های رویارویی یک کاشف سفیدپوست با این موجود با شکار به پایان می‌رسد. 

جردن نوشته است: «سپس یک اتفاق خارق‌العاده رخ داد. جانور برگشت و رو به ساحل، مستقیم به هوا پرید. قد آن در حالت ایستاده ۳ یا ۳.۶۵ متر به نظر می‌رسید. بعد از آن چه اتفاقی افتاد، نمی‌دانم، چون دل و جراتم را از دست داده بودم و داشتم با دست و پا زدن از ساحل بالا می‌رفتم.» جردن برای یافتن جسد موجودی که مطمئن بود کشته، باز به رودخانه بازگشت، اما جستجوی او بی‌فایده بود. 

بیشتر آنچه در دنیای انگلیسی زبان امروز در مورد باورهای مردم بومی در مورد دینگونک می‌دانیم، از طریق گزارشات همین کاشفان سفیدپوست و استعمارگر بدست آمده است. در آن گزارشات دست دوم و سوم، این موجود که نویسندگان غیربومی گاهی و شاید به اشتباه از آن به عنوان اُل-اوماینا و لوکوآتا یاد می‌کنند، هنوز هم ترسناک به نظر می‌رسد، اما حضور آن اغلب منادی خوشبختی، محصول عالی و گله‌ی پررونق و عدم‌حضور آن بدشگون است. 

اگر معنای ژرف و پنهان این داستان‌ها را درک کنیم، روشن است که جوامع بومی از چیز دیگری بسیار بیشتر می‌ترسیدند: موزونگو؛ یعنی خود خارجی‌ها. کسانی که هیولایی به نام لوکوآتا را می‌شناختند، معتقد بودند جهانگردان این موجود را با قصد و نیت و به‌عنوان وسیله‌ای برای قربانی کردن طاعون کشته‌اند و درست همانطور که انتظار میرفت، زمانی که جردن حدود سال ۱۹۰۸ به دینگونک شلیک کرد، یک بیماری مرگبار، جوامع بومیان ساحل شمالی دریاچه ویکتوریا را فرا گرفت.

وقتی دینگونک ناپدید شد، این جوامع آسیب دیدند. از این گذشته، آن‌ها از این موجود نمی‌ترسیدند: فقط مردان سفیدپوست در برابر این هیولاماهی، لرزه به جانشان می‌افتاد.

تا به امروز، هیچ مدرک علمی قطعی مبنی بر وجود دینگوک به دست نیامده است. با این حال، این موجود همچنان در افسانه‌ها و داستان‌های محلی در اطراف دریاچه ویکتوریا زنده مانده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • آغاز اردوی راهیان نور بسیج دانشجویی در کرمانشاه
  • برنامه تشکیل ۲۰ کارگروه تخصصی در حوزه انتخابیه داریم/ضعف مجلس یازدهم در تراز بین المللی
  • در حکمرانی فضای مجازی دچار ضعف هستیم
  • اجرای ۳۰ برنامه فرهنگی، هنری و اجتماعی به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر
  • دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)
  • عجیب ترین فرمانده جنگ ایران و عراق /جانشین سپاه خرمشهر و دوست نزدیک سردار سلیمانی را بیشتر بشناسید
  • فاز۲ تملک و آزادسازی خیابان شهید نقیب‌زاده در یزد آغاز شد
  • استفاده از ظرفیت‌های مردمی در برنامه‌های ۳ خرداد استان مرکزی
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • درخشش گروه‌های جهادی بسیج دانشجویی خوزستان در کشور